۱۳۹۰ آبان ۷, شنبه

صفدر توکلی

صفدر توکلی فرزند فضل احمد در سال ۱۳۲۰هجری شمسی ش یا ۱۹۴۲میلادی در یک خانواده ای متوسط الحال و روشنفکر در یکاولنگ مرکز ولایت بامیان متولد شد. او دمبوره نواز هنر مندو آواز خوان مشهور رادیو تلویزیون ملی افغانستان میباشد. از اینکه صفدر توکلی در طول جنگهای افغانستان به جز هنر طرفی را اختیارننموده است محبوب دلهای مردم میباشد.صفدر دارای هویت ملیت هزاره بوده وبصفت هنر مند چند میلونی مردم هزاره شناخته شده است.او موسس و معرفی کننده سبک خاص موسیقی وشعر هزارگی میباشد .او خود شعر میسرائید آهنگ میسازد . او اسطوره "دمبوره نوازی" نصل خویش است و به داشتن سبک خاص در موسیقی سنتی محلی وفلکلور مشهور است. صفدردر جوانی شوق و علاقه به هنر موسیقی روی آورد برای دنبال کردن هدفش , باميان را ترک گفته و عازم کابل گردید از طريق دکان کوچک کست فروشی واقع در باغبان کوچه کابل امرار حیات نموده و به کارهای هنری خود در میان مردم و در محافل آغاز نمود. نظر به شوق و پشت کار که در هنر موسیقی داشت به رادیو تلویزیون ملی افغانستان راه یافت. وی مفتخر به اخذ مدال صداقت و نشان افتخار گردیده است. وی بصفت هنر مند محلی افغانستان مسافرتهای زیادی هنری به کشورهای مغولستان , آذربايجان , ترکمنستان ، قرقيزستان , تاجکستان , ازبکستان , پاکستان و ايران داشته است که از اين مسافرتهايش ديپلومه های هنری زيادی را برای افغانستان به آرمغان آورده است. از سال ۱۳۶۴ تا سال ۱۳۷۵ وی سرپرستی گروه هنری وزارت فرهنگ و کلتور را بعهده داشته است. او از جمله محدود خوانندگان افغاني است كه در طول سالهاي گرفتار جنگ الی تصرف كابل به دست طالبان کشور و كابل را ترك نكرد درین گیر دار جنگ پسر و همسر خودرا از دست میدهد.صفدر هیچ وقت نخواست که ثروتمند باشد. او هیچ وقت خود را در اوج شهرت نباخت و زندگی ساده را پیش گرفت. مانند اکثریت استادان هنر افغانستان محروم و مظلوم بود. بعد از سقوط طالبان آهنگ " اگر از بامیان و قندهاریم – همگی پگ براریم" بصفت یک سمبل اتحاد ملی گشت. صفدر دارای گروپ خاص هنری بود و شاگردان زیادی تربیه نمود که آنها فعلاً آهنگ سرایان افغانستان هستند.[1]





۱۳۹۰ مهر ۱۴, پنجشنبه

بازگل بدخشی

از کریم پوپل
بازگل بدخشی







باز گل بدخشی : نام او آدینه لقب وی باز گل بدخشی میباشد.درسال ۱۹۰۲ میلادی در قریه مربوطات ولسوای کشم بدخشان بدنیا آمد.او هنر مندخوش آواز ومحبوب محلی خوان رادیو تلویزیون ملی افغانستان بود. باز گل در ایام کودکی شغل شعبان را داشت درمیان دره های سبز بدخشان شوق وعلاقه به آواز خوانی پیدا نمود .طبق اظهارات او در یک مصاحبه رادیوی درایامیکه او جوان بود شاه محمود خان نخست وزیر وقت با سایر اراکین دولتی سفر در بدخشان داشت والی وقت محفلی برای نخست وزیر گرفت که در آن باز گل هنر نمائی نمود.شاه محمود خان از هنر نمائی این هنر مند تمجید نموده نام اورا باز گل گذاشت.به همین سلسله  باز گل درسال ۱۳۳۶هجری دوره مکلفیت سربازی خودرا در ارگ شاهی سپری نمود به خواندن های محلی و فلکلوریک خود دوستان و بزرگان را سرگرم وخوش نگه میداشت.او درمیان قطعه گارد به بنام آواز خوان بدخشی مشهور بود.باز گل درهمین مواقع به همکاری استاد یقوب  قاسمی مدیر رادیو کابل واستاد خیال به رادیو افغانستان راه یافت .او اولین آهنگ خودرا در رادیو افغانستان ثبت وشام همانروز در سراسر کشور آواز اورا شنیدند.همینکه مردم بدخشان آواز او نام اورا شنیدند در سراسر بدخشان نام اورا مردم به زبان می آورندکه فرزندی بدخشی در رادیو کابل خواندن نموده است.برای فرهنگیان پر اهمیت اینست که او کمپوز ها ، اشعار ، رباعی وآهنگهای مردم بدخشان را دست ناخورده ومخلوط ناشده در دسترس تاریخ وهنر موسیقی افغانستان قرار داد. باز گل خود سوادنداشت اشعار میسرود کمپوز میساخت غیچک مینواخت آواز میخواند .مهمترین مهارت که او داشت اشعار داستانی را درقالب موسیقی می سرائید.خواندن عرب بچه و مغول دختر اوتا هنوز درگوش مردم طنین مینوازد.باز گل علاوه بر ترانه های شاد و آهنگ های عاشقانه، سروده هایی که به نام "فلک" یاد می شوند و نمایانگر قدیمی ترین نوع موسیقی توام با رباعیات عارفانه را نیز بسیار زیبا می میسرود.او اولین معرفی کننده موسیقی فلک درافغانستان است که نسل های بعد درموردتحقیق خواهند نمودند.توانایی دیگر باز گل بدخشی که به شهرت نیکوی او افزود، ارائه آهنگ ها به شکل تمثیلی و چند آوازیی بود.در افغانستان باز گل بدخشی را موسس سبک مخصوصی به نام "ساز قطغن زمین" یا آهنگهای بدخشی می دانند. هنرمندان محلی بدخشان مانند اکبرفیض آبادی و یاسین فیض آبادی سالیان زیاد باز گل را در خم و پیچ های سفرهای هنری همراهی مینمودند.از هنرمندانی که عمدتاً به خاطر نزدیکی ذوق با باز گل بدخشی همنشینی داشتند، میتوان از خانجان بارکی و فیض محمد منگل زیر بغلی نواز نام برد.کمپوز تمامی آهنگهای که باز گل سروده است از خودش است. او معرفی کننده موسیقی کهن روستائی بدخشان نیز می باشد . او یازده بار عروسی نموده دارای چهار پسر وچندین دخترونواسه و کواسه دارد که تعداد اعضای فامیل او به 46 نفر میرسد.او الی 104 سالگی چای و تابلیت نخورده بود.سر انجام تقدیر کار خودرا نموده او به روز نهم حمل/فروردین برابر با ۲۹ مارچ ۲۰۰۹ به سن ۱۰۷ سالگی در اثر بیماری طولانی، در قریه چنارگنجشکان در ولایت بدخشان جان سپرد.
«قالوا انا لله و انا الیه راجعون»


تبصره: دولتها وفرنگیان افغان  کوشش نمودند تا هویت های موسیقی خویشرا حفظ وانکشاف دهند.بدین منظور رادیو افغانستان کوشش مینمود تا آهنگهای محلی وفلکوریک افغانی را جمع اوری  نمایند تا با موسیقی غالب هندی مخلوط ناشده خود انکشاف نمایند.موسیقی های اصیل افغانی عبارتند از لهوگری ، هراتی ، بدخشی ، مزاری، نورستانی ، غرنی پکتیا ، داستان مردم جلال آبادولغمان ،پنجشیری، هزارگی ، ترکمنی و سبک نیمه مخلوط هماهنگی یا خراباتی میباشد که هرکدام با ساز واواز مخصوص سروده میشود.
آهنگهای مشهور بازگل بدخشی
ای شوخ سرزلف ترا تاب کی داده       --        چشم عسل مست ترا خواب کی داده
آمدی ای یار وفادارم ای                    -           دسته گل، شوخ ستمگارم ای
 ۱.[۱]( کلک کنید  ctril+)                                        
 2.[۲](کلک کنیدctril+)
مصاحبه باز گل بدخشی با رادیو افغانستان به هر خط آبی( کلک کنیدctril+)
1.[۳]*2.[۴]*3.[۵]
۲ منابع
1..باز گل بدخشــی آواز خوان افغان در گذشت اخبار بی بی سی فارسی
http://www.bbc.co.uk/persian/afghanistan/2009/04/090401_dn_bazgul_badakhshi_.shtml
2.زندگی نامه بازگل بدخشی نوشته وحید قاسمی هنرمند سابقه دار افغانستان
http://www.farda.org/articles/09_updates/090400/poem_w_qasimi.htm
3.زندگی نامه بارگل بدخشی توسط دکتر لعل زاد در ساید خاوران
http://archive.khawaran.com/Lalzad_BazGulBadakhshi.htm
4. فیس بوک  صفحه باز گل

۱۳۸۹ اسفند ۱۸, چهارشنبه

موسیقی در افغانستان .



موسیقی افغانستان

از کریم پوپل
 
موسافغانستان است و فارسی، پشتو و ترکی‌ زبان‌های اصلی متن ترانه‌ها را تشکیل می‌دهند. در این کشور سبک‌ها و شیوه‌های گوناگون موسیقی، از غزل فارسی گرفته تا راگ هندی رواج دارد. گام‌های موسیقی عمدتا دیاتونیک (بدون میکروتون) بوده و تا همین اواخر چندصدایی و هارمونی به شکل غربی آن در موسیقی افغانستان تاثیر چندانی نداشت.


رباب، ساز ملی و اصیل افغانستان
یقی افغانستان نقطه عطف زیبایی‌های تنوع قومی و زبانی در
موسیقی افغانستان تا حد زیادی بصورت ترانه است، با اینحال رپرتوار قابل توجهی از موسیقی بدون کلام نیز وجود دارد. شعر جایگاه ویژه‌ای در فرهنگ موسیقی این کشور دارد. میراث شعر فارسی، که مشترکات فراوانی نیز با ایران دارد، اهمیت بسیاری در بین مردم داشته و همچنین شعر پشتو نیز دارای ریشه‌های تاریخی است. متن ترانه‌ها متشکل از موضوعات معدودی است. آهنگ‌های عاشقانه با تِم‌هایی از عشق نافرجام و اشارۀ مکرر به داستان لیلی و مجنون، بیشتر موضوعات ترانه‌ها را تشکیل می‌دهند و به وقایع جاری و تجربۀ شخصی کمتر پرداخته می‌شود.
موسیقی افغانستان در سبک‌ها و شیوه‌های گوناگون، هنرمندانی را پرورانده که شهرت بعضی از آنان از حدود مرزهای این کشور نیز فراتر رفته‌است. از دههٔ شصت هجری خورشیدی، افغانستان درگیر خشونت‌های داخلی بوده‌است. از این رو علی‌رغم میراث غنی موسیقی در این کشور، موسیقی سرکوب شده و ضبط برای خارجی‌ها به حداقل رسیده‌است. با اینکه شهر کابل مرکز فرهنگی افغانستان است در عرصهٔ موسیقی، هرات جایگاه ویژه‌ای دارد، چرا که وطن موسیقی سنتی افغانستان است و نسبت به سایر ولایت‌های افغانستان موسیقی‌اش به موسیقی ایرانی نزدیک‌تر است.

 ۱ تاریخچه موسیقی افغانستان

موسیقی در افغانستان در دوره آریایی‌ها، سروده‌های ویدی ریگ‌ودا و سروده‌های گاتاهای اوستا در کوهپایه‌های هندوکش در دورۀ هخامنشیان رونق خوبی داشت. این موسیقی بشکل کورس و دسته‌جمعی با ریتم ذکر می‌گردید. پس از ورود عرب‌ها در خاک افغانستان موسیقی تنها در قریه‌ها بشکل تک خوانی نیمه‌جان باقی مانده بود. در دوره سامانیان، گورکانیان، تیمورشاه (درانی) موسیقی در دربار رواج پیدا کرد.
در سدۀ نوزدهم میلادی، بر اثر کشمکش‌های داخلی و جنگ‌های خارجی با بریتانیا، شرایط برای رشد و پرورش هنر موسیقی فراهم نبوده است. این هنر در محافل رسمی افغانستان چندان خریداری نداشته و هنرمندان آن که یکی از اقشار پایین‌دست جامعه به شمار می‌آمده‌اند، در همان حال و هوای موسیقی خراسانی سیر می‌کرده‌اند.
در سال ۱۲۵۸ شمسی (۱۸۷۹ میلادی)، در دورۀ امیر شیرعلی‌خان برای اولین بار یک گروه از موسیقی‌دانان هندی به افغانستان آمدند و امیر شیرعلی‌خان به آنها در حوالی خواجه خوردک یعنی خرابات مسکن اعمار کرد. هرچند این هنرمندان برای هنرنمایی در دربار شاه دعوت شده و در اوایل نیز فقط به همین کار می‎‌پرداختند، هنر آنان کم کم به دیگر سطوح جامعه نیز تسری یافت و بدین ترتیب، به مرور زمان مقبولیتی عام در افغانستان پیدا کرد. موج موسیقی هندی که بدین ترتیب وارد افغانستان شده بود، تاثیر عمیقی بر موسیقی نیمه‌جان موجود وارد کرد و ضمن ایجاد تحول در آن، زمینه را برای رشد این هنر مساعد ساخت. از آن سوی نیز این نسل هنرمندان هندی به زودی به كشور افغانستان تعلق خاطر یافتند. و فرزندان آنان به هنرمندان ملی كشور مبدل گردیدند و برای پیشرفت هنر موسیقی در این كشور اهتمام به خرج دادند. یكی از خدمات اين استادان، تنظیم دوبارۀ بعضی از آهنگهای محلی افغانستان بود در قالب دسـتگاههای موسیقی هندی كه بدین ترتیـب، این آهنگ‌ها از معرض زوال و نابودی نجات یافته و وارد محافل موسیقی رسمی کشور شد. خـدمت دیگــر این هنرمندان بـه مـوسیقی افغانستان، آموزش اين هنر به جوانان، نوجوانان و حتی کودکان مدارس این کشور بود و این امر، در ترویج موسیقی با اصول علمی در آيین کشور بسیار موثر واقع شد. یکی از هـنرمندان بزرگ خراباتی كه توانست بدین ترتیب هنر موسیقی را از محدودۀ ‌خرابات بیرون برد و به مراکز آموزشی این كشور بکشاند، استاد غلام‌حسین بود. اولین استاد افغان بنام استاد قربانعلی نام داشت که استاد و مربی استاد قاسم و پدر استاد محمدنبی مشهور به (استاد نتو) بود.
در دوره شاه امان‌الله (۱۹۱۹-۱۹۲۹) موسیقی انکشاف بیشتری یافت و در کنار نظام آموزشی خرابات، نهادهای آموشی علمی و اکادمیک نیز ایجاد شد که در آنها نوازندگی سازهای غربی آموزش داده می‌شد. دولت برای مدت کوتاه در مکاتب کورس‌های موسیقی را تدریس می‌نمود. یکی از کسانی که در این مسیر خدمات شایانی به موسیقی افغانستان انجام داد، استاد فرخ افندی بود که از ترکیه به افغانستان دعوت شده بود. استاد قاسم، استاد غلامحسین، استاد نبی‌گُل و استاد محمدحسین سرآهنگ از استادان مشهور وقت بود.
پس از دهۀ ۱۳۵۰ موسیقی در اجتماع افغانستان جایگاه خوبی را پیدا نموده بود. پس از تحولات در افغانستان موسیقی در شهر کابل بشکل عالی آن انکشاف نمود. در آن زمان گروه‌های هنری انسامبل هنری زنان کورس‌های موسیقی رایگان مکتب موسیقی فاکولته هنرهای زیبا وغیره تاسیس شد. ولی در مجموع در تمام افغانستان، جنگ سدی برای موسیقی گشت. در دوره طالبان موسیقی حرام دانسته شده و ازبین رفت. پس از ۲۰۰۲ دولت کوشش دارد که موسیقی را دو باره مانند سابق احیا کند و فعالیت موفقانه پیش می‌رود.

 ۲ سبک‌های موسیقی در افغانستان

موسیقی افغانستان چند سبک متفاوت دارد:

 ۲.۱ موسیقی محلی و سنتی (فلکلوریک)

عبارت از موسیقی محلی یا کلیوالی افغانستان می‌باشد. موسیقی آن عده محلات و سمتهایی که شهرت دارند عبارتند از سبک بدخشی، خراباتی، لوگری، قطغنی، هزارگی، داستان سمت مشرقی، سبک غرنی مردم پکتیا، کلیوالی ملیت پشتون، ترکمنی، هراتی، قرصک پنجشیر، و هارمونیک یا چند آواز کشین مردم نورستان می‌باشد. از هنرمندان معروف محلی‌خوان می‌توان گل‌زمان (در سبک پکتیایی)، صفدر توکلی (در سبک هزارگی)، بیلتون (در سبک لوگری) و ناوک هروی(در سبک هراتی) را نام برد.
مسلما با رواج موسیقی هندی و سپس غربی در سدۀ اخیر بر موسیقی محلی افغانستان نیز تاثیرهایی گذاشت. البته این سبک‌های جدید که از رادیوی افغانستان (یگانه وسیلۀ ارتباط جمعی در آن سال‌ها) را در اختیار داشتند موسیقی محلی را در انزوا قرار دادند. ولی در مواردی نیز این هنرمندان توانستند بعضی از آهنگ‌های محلی را که رو به فراموشی می‌رفتند در قالب جدید بازسازی کنند و در ارکسترهای امروزین به اجرا درآورند. آهنگ‌های معروف «آستا برو» و «نازی جان» از این دسته است که توسط استاد قاسم بازسازی و بازخوانی شده‌اند. از آن پس نیز استاد محمدحسین سرآهنگ در اجرای قطعات شمالی و استاد عبدالوهاب مددی در اجرای قطعاتی از موسیقی محلی هرات و صادق فطرت «ناشناس» در اجرای بعضی از قطعات پشتو گام‌هایی در این مسیر برداشته‌اند. این روش حتی توسط نسل جوانتری همچون فرهاد دریا و داوود سرخوش نیز پی گرفته شده‌است که اینان گاه آهنگ‌های محلی را با سازهای غربی اجرا کرده‌اند.

 ۲.۲ موسیقی مذهبی

این موسیقی پس از ارشاد دین اسلام توسط نعت خوانان و شاعران سبک صوفیه و قوالی خوانان بمیان آمده و فعلاً بمدارج عالی خود رسیده است. موضوع این سبک توصیف خداوند و پیغمبر اسلام و یاران دوره محمد می‌باشد. شعرهای این سبک بعضا تا ده ساعت طول می‌کشد. معمولا در پهلوی سرود خوان ۳ تا ۱۰ نفر مکررین و همکاران نیز سرودخوان را یاری می‌کنند. این موسیقی دارای طرزهای چشتی، روضه‌ای، نوائی و غیره‌اند.

 ۲.۳ موسیقی پاپ افغانستان

عبارت از سبک جدید است که شنوندگان زیاد دارد. این سبک پس از تاسیس رادیو افغانستان در سال ۱۹۲۱ بمیان آمده‌است. این موسیقی پس از وارد شدن انواع آلات غربی بخصوص پس از سال ۱۹۴۰ رونق خوبی را پیدا نمود. در رادیو تلویزیون افغانستان این گونه آواز خوانان را آماتور (غیر حرفه‌ای) واین سبک را آماتوری می‌نامیدند. مشهورترین آوازخوانان پاپ شادروان احمد ظاهر، احمد ولی، ظاهر هویدا، استاد زلاند، صادق فطرت (با نام مستعاری «ناشناس»)، بانو مهوش، بانو پرستو، بانو قمرگل، بانو ژیلا، بانو نغمه، رحیم مهریار، جواد غازیار، استاد زاخیل، استاد مددی، شادکام، فرهاد دریا، احسان امان و غیره می‌باشد. اولین زن خوانندۀ پاپ بانو میرمن پروین و دومین آن بانو آزاده می‌باشد.

 ۲.۴ موسیقی هیپ‌هاپ افغانستان

عبارتند از موسیقی مدرن با وسایل مدرن میباشد. کمپوز و شعرهای این نوع موزیک افغانی بوده و بعضا مخلوط هم می‌باشد. در تکامل این هنر افغان‌هایی که در اروپا و آمریکا زندگی می‌کنند نقش عمده داشته‌اند. مشهورترین آوازخوانان این سبک بانو مژده، بانو غزال، ولی، جاوید شریف، رامین شریف، تیمور جلالی، شفیق مرید، دل‌آغا سرور، نظیر خارا، فواد ساغر، فردین فریاد، حبیب قادری، فرهاد دریا، تواب آرش و غیره می‌باشند.

۲.۵ موسیقی کلاسیک

این موسیقی بشکل غزل فارسی ترانه و راگ هندی (نر) یا راگنی (ماده) خوانده می‌شود. مشهورترین آوازخوانان موسیقی کلاسیک افغانستان شادروان استاد محمدحسین سرآهنگ، استاد قاسم، استاد اَوَلمیر، استاد رحیم‌بخش و استاد مهوش که در بین افغان‌ها بسیار محبوب هستند.
در موسیقی شرقی چندین صد مقام وجود دارد. هر مقام از خود یک یا چند راگ و راگنی دارد. بعضی ازین راگها کدام شعر پرمفهوم ندارند ولی در یک راک تمام آوازها و صداهایی که خواننده ادا می‌کند خیلی منظم و دلپزیر می‌باشد. پرزه‌هایی که خواننده می‌خواند در سایر کمپوزها کلید شمرده می‌شود.
  • مقام: در غرب بنام مِلودی (melody) یاد می‌شود، یعنی از دوازده پردۀ طبیعی پیانو یا هارمونیه ۵ یا بیشتر از پرده‌ها آواز منظم و زیبا را می‌کشد. مثلا مقام پاری Sa-Ni-Dha-Pa-Ma-Ga-Re-Sa همه نر است، یعنی از Sa تا Sa پرده سفید.
  • سَبتَک (Saptak): مجموعه‌ای از دوازده صوت است. از سای (do) بم تا سای (do) زیلتر در هارمونیه ۳ سبتک وجود دارد ولی در پیانو ۶-۷ سبتک وجود دارد.
  • اروی: نواختن از طرف بم بطرف زیل
  • امروئی: نواختن از طرف زیل بطرف صوت بم یا آواز غور
  • راگ] (Raga): عبارت از کلید اشکال صوت‌ها در یک مقام‌اند. راگ‌های معمول عبارتند از پاری، بهلاول، بهرمی، سرنگ و گنداره.
  • پُرزه: عبارتند از نوازش در میان یک کمپوز و یا راگ می‌باشد.
  • تال (Tala): تال طبله را که موافق و موازی با آهنگ باشد. در افغانستان تال‌هایی که زیاد قابل استفاده است عبارتند از تین تال ۱۶، ماتره گیده ۵، ماتره دادره ۷، ماتره چپ تال و یکتاله می‌باشد.
  • ماتره (metre): هر ضربۀ تال را یک ماتره می‌گویند.
  • تیور (tivra): در گرامر موسیقی هندوستان مروج است که سُرهای (Swara) پنچم Pa یا Sol، و اول Sa یا Do را فاقد نیم سُری می‌دانند یا به اصطلاح فاقد نیم سُری‌اند. به این اساس از جمله دوازده سُر در یک سپتک یا octave، پنج سُر (تیور/tivra) یا ثقیل و پنج سُر دیگر (کومل/komal) یا خفیف و دو سُر یا نُت مستقل‌اند. در حالیکه در موسیقی غرب اینطور نیست.
  • سُر (Swara): منظم خواندن را که دلچسپ باشد «سُر» می‌گویند.
  • لهی: آوازخوان که با تال طبله یا درام منظم و مساوی بخواند دارای لهی‌اند.

 ۳ آلات موسیقی افغانستان

رباب ساز ملی افغانستان است و از سازهای زهی، با دسته ٔکوتاه که با دست یا کمانه نواخته می‌شود. سازهای زِهی با دستۀ بلند همچون تنبور، دوتار و دمبوره و همچنین سازهای زهی با دستۀ خمیده همچون سَرِنده و غیچک رایج هستند. تنبور و دوتار ۱۴-سیمِ هراتی تنها سازهایی هستند که منحصر به افغانستان می‌باشند. سازهای اصیل افغانستان عبارتند از:[۱][۲]


آیا مشکلی با شنیدن این پرونده دارید؟ راهنمای رسانه را ببینید.


آیا مشکلی با شنیدن این پرونده دارید؟ راهنمای رسانه را ببینید.
شادروان استاد محمدعمر و شادروان استاد رحیم خوشنواز در نواختن رباب و بهاءالدین مزاری در نواختن تنبور شهرت جهانی داشتند. استاد عزیز هروی و استاد گدامحمد از چیره‌دستان در نواختن دوتار هراتی بشمار می‌روند.

 ۴ منابع

  1. تحول موسیقی در افغانستان، نوشته دکتر عبدالوهاب مددی
  2. افغانستان، نوشتۀ لوئی دوپری (Louis Dupree)، انتشارات دانشگاه آکسفورد (Oxford University Press)، ایالات متحده امریکا، ۲۰۰۲

۵ پیوند به بیرون